حرف های یک ورپریده

متن مرتبط با «امید احمقانه» در سایت حرف های یک ورپریده نوشته شده است

تجربه ی احمقانه

  • گاهی یک تجربه, ی احمقانه, به خاطر تازگی اش خوش ایند است. شاید برای من اینطور است. مثل امروز که یک خانم عجیبی دیدم. توی اتوبوس. مسیر طولانی بود. هی حرف زد. و حرف زد. خلاصه این که پسرش بیمار بود. بستری. برای تک تک مسافرها و برای راننده جداجدا تعریف کرد. بعد هم گفت عروسش را می زند. جالبترین بخش این بود که گفت مرده شور است. و گفت ابروهای تتو شده را با سنگ پا آنقدر می شویند تا پاک شود. خوشحالم تتو ندارم. تصور این بلا ، حتی اگه مرده باشی هم سخت است., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها