حرف های یک ورپریده

متن مرتبط با «خودم» در سایت حرف های یک ورپریده نوشته شده است

برای خودم

  • خودخواهانه به نظر می رسد اما حقیقت دارد. اینجا اغلب برای خودم می نویسم. اگر کسی با من همدل است لابد زبان مرا می فهمد یا درد مرا. درد که نه، منظورم خواسته است. باید ببینم ریشه کلمه درد چیست. زیرا مادرم هر وقت می خواست بپرسد چه می خواهی می پرسید دردت چیه :) یا اگر وسیله ای کار نمی کرد می پرسید: چه دردی داره؟اما درد من:مدتی است که فهمیده ام اما به تازگی این را به خودم گفته ام. این که هر متنی را می شنوم یا می فهمم یا نه. منظورم این است اگر خیلی پیچیده و فلسفی یا غیرمنطقی نباشد و بفهمم، می شود بخشی از فهم من. بخشی از درک من. بعد از آن وقتی بخواهم برای کسی بگویم دوباره سخت است به شکل کلمه بگویمش. زیرا بدون فاصله می رود در ادراکم؛ یا اصلا نمی رود. در هر دو شکلش، معمولا کلمات را فراموش می کنم.همیشه خیال می کردم او که می تواند شکل دقیق کلمه ها را به یاد بیاورد باهوش است. نه این که نباشد اما متاسفانه به تازگی فهمیدم که گاه اصلا معنا را نمی فهمید. گاهی هم استاد در ردیف کردن کلمه ها بود. همان وقت هم می دانستم بلوف می زند. اما این را هم دیر به خودم گفتم و تا مدتی باورش کردم. وقتی باور بود مصادف شد با ناباوری به دوست دیگرم، مجبور به انتخاب شدم و مجبور به اعتراف.دوست خوش سخنم کم می فهمید. کمتر از همه خودش را فهمیده بود و نیازش و ...هرچند مدتی دوست خوبی بود.شاید بعدها باز هم باشد. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها