نام‌ها

ساخت وبلاگ

نام‌ها

ما همه‌چیز را از طریق نام‌ها می‌شناسیم. نام‌ها برداشت عقلی هستند و با دانستن آن‌ها حقایق دیگر درباره شی نامیده شده را فراموش می‌کنیم

هر چیز با نامش شناخته می‌شود و عقل تنها حقیقتی که با آن نام به ذهنش می‌آید می‌شناسد و باقی را حذف می‌کند. نمی‌دانم کدام جمله درست است. مثلا الان وروره‌ی همسایه‌ی پرحرف را چه بنامم که با حقایق زیبایی روبرو شوم. باید فرض کنم من آخرین بازمانده از آخرین جنگ جهانی هستم و ناگهان می‌فهمم کسانی در نزدیکی من حرف می‌زنند. به چه زبانی؟ مفهوم نیست.

وقتی بدون خاطرات گذشته به دنیا نگاه کنی، هیچ درختی نمی‌بینی همان‌طور که هیچ کوهی و هیچ دریایی. یک معلم ذن گفته است بعد از مدتی دوباره درخت، درخت است و کوه، کوه. بی‌شک نه مثل قبل از نگاه عمیق که درخت، درخت بود و کوه، کوه.

بی‌ربط است ولی یادم آمد معلم کاستاندا همان‌که به نام ناوال می‌شناختنش- روزی او را بلند کرد و چرخاند. بارها و بارها او را چرخاند و کاستاندا حس کرد همه دنیا می‌چرخد و از دنیایی به دنیای دیگر می‌رود. سرانجام او را بر زمین گذاشت. همه چیز شبیه قبل بود اما کاستاندا می‌دانست این علف‌ها همان قبلی‌ها نیستند. به محل سکونتش برگشت. همه چیز مثل قبل بود اما او مطمئن بود که هیچ‌کدام همان قبلی‌ها نیستند.

شاید ما هم هر شبی که می‌خوابیم می‌چرخیم و می‌چرخیم و صبح در دنیای جدیدی بیدار می‌شویم. حتی شاید در جسم دیگری؛ و همه‌چیز در حافظه ما ضبط است تا ما را فریب دهد که دنیای آشنای خودمان است.

حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 17 آذر 1401 ساعت: 7:12