خانواده

ساخت وبلاگ

خانواده مثل یک خانه، در معرض هوای بیرون است. اگر شهری آلوده است هوای خانه هم آلوده است. اگر هوای دنیای بیرون (جامعه) مرد سالاری است، یا خشم آلود، یا هر بیماری دیگری، هوای خانواده هم همان مرض را دارد. زیرا که هوای بیرون به داخل نفوذ می کند. کمتر یا بیشتر، اما همان است. همان است؟ همیشه؟
گاهی نه. در همه ی پدیده ها استثنا هست.

به دوستانم نگاه می کنم که در خانه ای کوچک، پر از گل، با هم خاله خاله بازی می کنند. بازی عروس دامادی. بازی زن و شوهری. اما به همان سادگی بازی بچه هاست. بدون این که بدانند بیرون از خانه ی آنها، شاید حتی یک دیوار آن طرف تر، مردها فکر می کنند مگر برده اند که حمالی کنند و خرج دیگری را بدهند. و زن ها فکر می کنند زندگی شان تباه شده است و کاش با خواستگار پولدارتری که داشتند ازدواج می کردند. یا مردها فکر می کنند ...

اما در این سلول کوچک، همه چیز به خوبی و خوشی می گذرد. نه، اغراق نکنم؛ گاهی هم دعوا می کنند. یعنی بازی دعوا. انگار ادای آدم بزرگ ها؛ ببخشید، ادای آدم های دیگر را در می آورند. زن به مرد می گوید چقدر سیگار می کشی. و مرد می گوید ... سکوت می کند، با اخم. اما چند دقیقه بعد باز هم با هم دوست هستند. یا زن می گوید این چه کیفی است. کهنه است. می اندازمش دور. مرد کیف را به سینه اش می چسباند و می گوید نه. نینداز. لطفا

البته گاهی هم غر می زنند. یعنی ادای غر زدن در می آورند. وگرنه هر دو بدون ناراحتی کارهای سخت انجام می دهند و کار می کنند و کم حقوق می گیرند و زیاد اجاره می دهند و ...

حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : خانواده,خانواده برتر,خانواده کیم چی,خانواده دکتر ارنست,خانواده رایدل,خانواده به انگلیسی,خانواده سبز,خانواده باحال,خانواده یک,خانواده باحال خندوانه, نویسنده : msahar225a بازدید : 209 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:28